كـرامت انسـانی
كرامت و عزت و بزرگواري جزئي از سرشت انسان است و اگر انسان خود را آنچنان كه هست بيابد، كرامت و عزت پيدا مي كند. تكريم خداوند نسبت به بني آدم و برتري آن ها بر بسياري از مخلوقات در قرآن مورد تاكيد قرار گرفته تا جائيكه مي فرمايد فرزندان آدم را حقيقتاً گرامي داشتيم و بر بسياري از آفريده هاي خود، به گونه اي برجسته برتري داديم. در ادبيات غني فارسي نيز به كرامت و عزت آدمي به زيبايي توجه شده است چنانكه پروين اعتصامي شاعره بزرگ ايراني اشاره مي كند:
بـه ظـاهـر مـلـك تـن را پـادشاهيــــــم بـه معنـي خـانه خـاص خـدائيـــم
در اينجا نيست شمعي جز رخ دوست وگـر هست انعكاس چهره اوست
ده ها شاعر خوش قريحه فارسي زبان كه ديوان هائي گران سنگ از خود به ميراث گذارده اند در باب كرامت انسان سروده هاي فراواني دارند.
حافظ بر اين عقيده است كه انسان در اثر يك سلسله تلاش ها و گذراندن مراحل سلوك و تقويت روح معنوي به خدا تقرب مي كند در نتيجه چنين انساني از ملائك برتر و بالاتر مقام مي گيرد پس بايد به اين موجود خاكي با نظري دگرگون نگاه كرد
بعد از وفات تربت ما در زمين مجوي در سينه هاي مردم عارف مزار ماست
و به قول سعدي:
تن آدمي شريف است به جان آدميــــت نـه همين لباس زيباست نشان آدمـيـت
رسد آدمي به جائيكه به جز خدا نبينـــد بنگر كه تا چه حد است مكان آدمـــيت
همه آنچه را كه اجمالاً به آن اشاره كرديم با اين هدف بود كه به وجه همنوع دوستي، زيردست نوازي، محبت و ايثار و از خودگذشتگي انسان تاكيد كنيم. چرا كه انسان ها اجتماعي هستند و مانند سنگها نيستند كه از يكديگر بيخبر و با هم بيارتباط باشند، بلكه مانند حلقههاي يك زنجيرهاند كه حيات و قوامشان در گرو پيوستگي و وابستگي است. از اينرو است كه انديشه¬وران و مصلحان، با بيان و قلم مردم را به تعاطف، تعاضد، همدلي و خدمترساني دعوت كردهاند.
بـس بگـرديد و بـگـردد روزگـار دل بـه دنيـا درنبنـدد هوشيـــــار
اي كه دستت ميرسد كاري بكن پيش از آن كز تو نيايد هيچ كار
اينكـه در شـهنامـهها آوردهانـــــد رستـم و رويينـهتـن اسفنـديــــار
تـا بـدانند اين خـداوندان ملـــــــك كـز بسي خلـقست دنيا يادگـــــار
نـام نيـكو گـر بمـاند ز آدمـــــــــي بـه كـزو مـانـد سـراي زرنگــار
چون زبردستيت بخشيد آسمـــــان زيـردستـان را همـيشه نيـــكدار
شكر نعمت را نكويي كن كه حــق دوسـت دارد بنـدگان حق گــــزار